• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : Thursday - 18 April - 2024

رونمایی از کتاب زندگینامه و خاطرات شهید مجتبی آدینه وند بنام«ستاره روز چهارم» در حسینیه ثارالله کوهدشت بهمن 93

  • کد خبر : 2862
  • ۱۰ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۳

این کتاب که به همت آقای دکتر کورش هادیان و خانم فاطمه بازوند نوشته شده است به زندگی و خاطراتی از شهید مجتبی آدینه وند پرداخته است . امام خمینی (ره) : ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمن و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد. […]

این کتاب که به همت آقای دکتر کورش هادیان و خانم فاطمه بازوند نوشته شده است به زندگی و خاطراتی از شهید مجتبی آدینه وند پرداخته است .

امام خمینی (ره) : ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمن و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد.

 

به گزارش کانون سبحان“؛ این کتاب که به همت آقای دکتر کورش هادیان و خانم فاطمه بازوند نوشته شده است به زندگی و خاطراتی از شهید مجتبی آدینه وند پرداخته است .

گفتنی می باشد این کتاب با همکاری حجت الاسلام والمسلمین هادی قبادی و خانم ها مهدیه احمدی و فاطمه نیازی نیز نگارش یافته است .

مراسم رونمایی از این کتاب روز شنبه ۱۱بهمن ماه ساعت ۹ صبح در یادواره شهدای کوهدشت در حسینیه ثارالله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی کوهدشت برگزار می شود .

آقای دکتر کورش هادیان که خود از رزمندگان و جانبازان ۸سال دفاع مقدس است متنی را به شرح ذیل جهت رونمایی از کتاب ارائه نموده است :

 

 

 

 

 

بسم‌الله الرحمن الرحیم

 

وَلاتَحسَبَنّ‌ الَّذینَ قُتِلوُا فی سَبیلِ‌اللهِ اَمواتاً بَل اَحیاءٌ عِندَ رَبّهِم یُرزَقوُن

 

از آن‌جا که به‌معنای حقیقی کلمه یقین داریم شهیدان زنده‌اند و ناظر بر احوال ما، این چند کلمه را از باب عذر تقصیر خطاب به شهید عزیزمان مجتبی آدینه‌وند بر زبان می‌آوریم.

از آن سپیده‌ دم خونین شلمچه که رگبار گلوله‌ی دشمن قلب مهربان و سینه‌ی بی‌کینه‌ی تو را شکافت و تو شتابان و مشتاق به یاران شهید خویش پیوستی و ما خاکیان را با درد و داغ خود تنها گذاشتی، بیست‌وهشت سال می‌گذرد.

پیکر پاکت دوازده سال هم‌نشین خاک و آب و آفتاب بود و در همه‌ی آن مدت، مادر، خواهر، برادر و همه‌ی نزدیکان و دوستانت با اندوهی نهفته در سینه و بغض‌های فروخورده چشم به‌راه بودند تا مزار پاک تو را به آب دیده‌ی خویش شست‌وشو دهند.

تو در دوستی هیچ‌گاه اهل بی‌وفایی و کم‌فروشی نبودی! اما امروز اگر از ما بپرسی که آیا ۲۸ سال فراموشی، رسم دوستی است؟ در برابر تو و مادر بزرگوار و بردبارت جز سرافکندگی و شرم‌ساری پاسخی نداریم و بی‌گمان و به‌یقین، اگر عنایت و برکت نگاه تو نبود، همین تلاش ناچیز هم به سرانجام نمی‌رسید.

در شرح بزرگواری تو، واژه‌های ما نارسا و قلم ناتوان است اما امیدواریم و خوشحال که سرگذشت فضیلت‌های فراوان تو نه تنها چونان خاطره‌ای شیرین، بلکه هم‌چون درس روشن زندگی، نسل به‌نسل و سینه به‌سینه و قلم به‌قلم، دیده و اندیشه‌ی مشتاقان را خواهد نواخت و در دل و جان فرزندان این آب و خاک، ماندگار خواهد بود.

اگرچه امروز از راه روشن و خصلت‌های نیک اخلاقی و سادگی و صداقت تو و دیگر شهیدان عزیز بسیار فاصله گرفته و دور افتاده‌ایم، اما امیدواریم کوتاهی و غفلت را بر ما ببخشی و این اندک را از دوستان و دوستدارانت بپذیری و در فردای محشر که سخت درمانده و تهی‌دستیم، ما را از شفاعت خویش محروم نکنی!

 

«قطره‌ای برریز بر ما زان سبو

شمّه‌ای زان گلسِتان با ما بگو

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.kanoonsobhan.ir/?p=2862

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.