• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024

قضیه سفر «مرحوم حاج محمد رضا الطافی نشاط »عارف الی الله به امام زاده محمد (ع) کوهدشت/« آقا جان! شما که جا نداشتید، چرا مهمان دعوت کردید؟! »+عکس

  • کد خبر : 3062
  • ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۹:۵۶
قضیه سفر «مرحوم حاج محمد رضا الطافی نشاط »عارف الی الله به امام زاده محمد (ع) کوهدشت/« آقا جان! شما که جا نداشتید، چرا مهمان دعوت کردید؟! »+عکس

در قسمت غربی لرستان، امامزاده ای قرار دارد که در میان مردم منطقه به « شاه محمد » معروف است.     “کانون سبحان“؛ یک بار حاج محمد رضا الطافی و چند نفر از دوستانشان برای زیارت به آن جا مشرف می شوند. پس از زیارت، تصمیم می گیرند که شب همان جا بمانند، اما […]

در قسمت غربی لرستان، امامزاده ای قرار دارد که در میان مردم منطقه به « شاه محمد » معروف است.

 

 

کانون سبحان“؛ یک بار حاج محمد رضا الطافی و چند نفر از دوستانشان برای زیارت به آن جا مشرف می شوند. پس از زیارت، تصمیم می گیرند که شب همان جا بمانند، اما هر چه جست و جو می کنند، منزل پیدا نمی کنند.

شب هنگام، مأیوس از یافتن منزل، تصمیم می گیرند در اتومبیل استراحت کنند. در اتومبیل می نشینند و شیشه ها را بالا می کشند.

در همان حال، حاج محمد رضا رو به بارگاه امامزاده محمد می کند و خیلی صمیمی عرض می کند:

« آقا جان! شما که جا نداشتید، چرا مهمان دعوت کردید؟! »

 

لحظاتی از این نجوا نگذشته بود که، کسی با سکه ای پول خرد به شیشه ماشین می کوبد تا چیزی بگوید. شیشه را پاین می کشند و آن شخص به حاج محمد رضا می گوید: « بفرمایید منزل. »



 

منزل شخصی در همدان

حاج محمد رضا و همراهان از اتومبیل پیاده می شوند و با راهنمایی آن شخص، وارد منزلی می شوند.

با تعجب می بینند که تعداد رختخواب ها به اندازه آنان است؛ چهار رختخواب نو و تا نشده. شب را تا اذان صبح در آن خانه به سر می کنند. صبح هنگام برای خواندن نماز صبح به حرم امامزاده می روند.

پس از نماز تصمیم می گیرند که بار دیگر به همان خانه برگردند، اما هر چه می گردند، اثری از آن خانه نمی یابند!

زندگی نامه مختصر و عنایت علما

حاج محمد رضا الطافی نشاط، فرزند خداداد، در سال 1305 هجری شمسی در یکی از روستاهای شهرستان « بهار» در استان همدان به دنیا آمده است. دوستان و آشنایان او را «حاج محمد» می خوانند. تا پیش از عزیمت به همدان، در زادگاه خود به کشاورزی می پرداخته. اما در سال 1331 به همدان می اید و به لحاف دوزی مشغول می شود. تا امروز نیز ساکن همدان است.

روزی از شیخ رجبعلی خیاط پرسیدند:

مثل شما کیست؟ در پاسخ فرمود: من کسی نیستم، اما شخصی به نام حاج محمد رضا در همدان به سر می برد که شغلش لحاف دوزی است.

آری مردان خدا راه نیستی پیموده اند که به جز خزانه هستی پیوسته اند:

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد

شایان ذکر است علمایی مانند مرحوم آخوند ملا حسینقلی همدانی به ایشان عنایت داشتند و از علمای حاضر نیز کسانی همچون دانشمند شهیر، حجت الاسلام قرائتی از محضرشان کسب فیض نموده اند.

لینک کوتاه : https://www.kanoonsobhan.ir/?p=3062

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 8در انتظار بررسی : 2انتشار یافته : 6
  1. بنده حقیر یک سال درمجاورت ایشان معازه ای اجاره نموده بودم و از شدت گرفتاری هیچ آشنایی با ایشان و احوالاتشان نداشتم تنها چهره ای متبسم از ایشان می دانستم. اغلب اوقات معازه حاجی بسته بود و مراجعین سراغ ایشان را از بنده می گرفتند . هنگامی که ایشان تشریف داشت مراجعین در اطراف مغازه پرسه می زدند تا در فرصت مناسبی به نزد ایشان بروند خلاصه ازدحام عجیبی بود و احوالات مراجعین نیز عجیب تر. بنده بر حسب گرفتاری ها مالی و روحی خودم فکر می کردم لحاف دوزی پوششی است جهت پرداخت نزول به مردم گرفتار که انشاالله حاج آقا بنده را حلال کند. بعد ها که از آن معاز رفتم بر حسب شدت گرفتاری و مریضی فرزندم بنده را به ایشان راهنمایی کردند که داستان خودش را دارد و بسیار غمگین شدم که چرا در مدت مجاورت نتوانسته ام محضر ایشان را درک کنم

  2. بِسْم الله الرحمن الرحيم
    مرحوم آقاي حسينقلي همداني نبودند آقاي آخوند مولا علي همداني بودند كه در باغ بهشت همدان دفن هستند كه به حاج آقاي الطافي اجازه مي دهند كه گيرند خمس باشند. كه يك عكس ايشان هم در مغازه حاج آقا بود كه در اين عكسهايي كه دوستان ايشان در فضاي مجازي انتشار دادند نيز مشخص است.
    خدا ان شاء الله به شما توفيق بندگي عطا كند و اين مطلب هم بيشتر براي اين بيان شد كه كساني كه حاج محمدرضا را نمي شناختند يه وقت خرده نگيرند به اين مطلب و ايراداتي را بيان كنند.

  3. سلام
    صلوات برمحمد وال محمد و عجل الله فرجهم
    آدرس و شماره تماس حاج اقا را چه کسی دارد ؟

  4. باسلام. عالی بود. فقط ناراحتم. چرازمان حیاط ایشان رادرک نکردم

  5. بنده زمانی در کردستان خدمت آقا سید مظاهری پیش نماز اهل تشیع رسیدم و از ایشان آدرس یک صاحب نفس را گرفتم که ایشان آقای الطافی را به من معرفی کردند ولی بنده سعادت زیارت آن عارف عابد را پیدا نکردم /خدایش بیامرزد

  6. به تمام معنا مرد خدا بود
    یک شب که به اتفاق ایشان به شهر ما میرفتیم چراغهای ماشین قطع و وصل میشد که ایشان با دست روی دستشون روی داشپورت زدن گفتن ما را اذیت نکن که دیگه این اتفاق نیفتاد فردای اون شب جعبه فیوز را کامل عوض کردیم و کارهایی ازین قبیل

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.