سرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان» / مجتبی فرهادی:
بسم الله الرحمن الرحیم
عوامل مختلفی و زمینههای متعددی موجب شد که اعتراضات قانونی و به حق مردمِ گلهمند و دردمند به سوی اغتشاشات و آشوب کشیده شود. از یک سو مشکلات مختلفی توسط مردم احساس میشد و میشود، از سوی دیگر تحلیلهای غلطی هم در میان مردم رواج پیدا کرد یا رواج داده شد! و دشمنان داخلی و خارجی هم که طبق معمول انتظاری جز دشمنی از سوی آنان نمی رود و از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را کردند.
مشکلات مردم کم نیست، مردم مطالبات به حقی داشته و دارند. انتظار داشته و دارند چنان رونق اقتصادی ایجاد شود که خودشان اعلام بی نیازی به یارانه کنند نه اینکه با تهدید قطع یارانه تعداد کثیری از خانوارها مواجه شوند، طالب بهبود وضع معیشتی و فضای کسب و کار بوده و هستند نه اینکه ببیند برخی از کارخانجات و کارگاهها تعطیل میشود، خواستار عدممشاهده گرانی های آنچنانیاند نه اینکه با تهدید گرانی ناشی از افزایش 50 درصدی حاملهای انرژی مواجه شوند، دغدغه حل مشکلات مربوط به سپرده های بانکی را داشته و دارند، منتظر دیدن اثری از اقتصاد مقاومتی مورد تاکید رهبر در جامعه هستند و …
مشاهده کردیم که عده ای از مسئولین حقوقهای نجومی میگرفتند، و بدتر اینکه پاسخ شنیدیم که این حقوقها غیرقانونی نبوده، فلذا این ترس القا شد که برخی مسئولین ما دچار خوی کاخ نشینی شده اند.
مسئله دیگر مسئله سیاهنمایی هاییست که در برخی رسانه ها وجود دارد: اخبار جعلی و کذب، اتهامات بی اساس، گل و بلبل نشان دادن کشورهای دیگر و یک سره سیاه نشان دادن وضع داخلی و … . همینطور تهمتهای اشخاص سیاسی و مسئولین به صورت علنی در رسانه ها نسبت به همدیگر بیاعتمادی عموم را افزایش داد.
در این میان فضای مجازی با تکنولوژی هایی مثل تلگرام و اینستاگرام و …. با انبوهی از اطلاعات فرصت کافی برای اندیشیدن و قضاوت درست را از خیلیها گرفت و زمینه ساز القای نارضایتی مضاعف شد. گروههایی ایجاد شد که بدون هیچگونه نظارتی مطالب آمیخته به راست و دروغ را در اختیار اعضا قرار میدادند. آزادی اندیشه در خیلی از این گروهها حتی از سوی مدعیان آزادی اندیشه و بیان نادیده گرفته شد و این خود موجبات سیاهنمایی، تحلیل غلط و نارضایتی بیشتر شد. نبود مدیریت صحیح در زمینه فضای مجازی باعث شد که این تکنولوژیها بستری شوند تا دشمنان کشور از جمله سعودیها، منافقان، مقامات آمریکا و …. اقدام به سوءاستفاده از احساسات برخی جوانان و مردم کنند. به عقیده بنده روشنگری در این زمینه ضروری و نیازمند ورود تمامی دلسوزان نظام است، هر کس به اندازه توان خویش.
حلقه آخر تکمیل کننده نارضایتی عموم مردم معترض، در جریانات اخیر، حمله به قوه قضائیه بود. البته که قوه قضائیه هم مثل دو قوه دیگر خالی از اشکال نبوده و نیست، اما مسایلی مطرح شد و مطالبی ارایه شد که گاهاً انسان با خواندن آنها احساس میکرد عملکرد این قوه سراسر اشتباه است.
نمایندگان مجلس نیز باوجود اینکه ابزار تصویب قوانین را در اختیار دارند که از طریق آن میتوانند دولت را ملزم به اجرای مصوبهها کنند، تا پیش از اعتراضات نتوانستند مشکلات اقتصادی مردم را به درستی و پیش از رسیدن به این حد از اعتراض و انفجار تشخیص دهند و راهکاری برای آن بیابند، درصورتیکه وظیفه قانونی و شرعی آنهاست که به عنوان وکلای مردم تمام تلاششان را معطوف به خواست آنها نمایند. امیدواریم که نمایندگان محترم به میان مردم بیایند، درد آنها را بشنوند، به مجلس منتقل کنند و به صورت جمعی به فکر راه حل باشند. و البته گزارشهای به موقع و روشنگرانه خود را به مردم ارایه کنند تا مردم نیز دچار سوءتفسیر نشوند.
از طرف دیگر یک تحلیل غلط در جامعه رواج پیدا کرد یا رواج داده شد، و مسئولیت کمکاری دولتمردان و نمایندگان ملت را به غلط متوجه رهبر ساخت. درصورتی که به لحاظ منطقی، قانونی و شرعی، ما، مردم، اشخاص مد نظر خود را در بخش دولت و مجلس انتخاب میکنیم و اگر اعتراضی مرتبط با حوزه کاری آنها داریم می بایست که ابتدا اعتراض خود را با صدای رسا به گوش آنها برسانیم و آنها را وادار به گوش دادن به صدای خود سازیم. رهبر در یکی از سخنرانیها در پاسخ به یکی از دانشجویان که پرسیدند «رهبر باید پاسخگوی مشکلات کشور باشد»، چنین بیانی داشتند:
«اینکه رهبر باید پاسخگوی مشکلات کشور باشد، البته همینطور است و شكّی در این نیست؛ قانون هم موازین پاسخگویی را مشخّص کرده است. هر کس به هر اندازه که حوزه اختیارات اوست، باید پاسخگو باشد. البته مسؤولیت مدیريّت انقلاب با مدیريّت اجرایی کشور فرق دارد؛ این را توجّه داشته باشید. رهبری طبق قانون اساسی در کشور مسؤولیت اجرایی ندارد؛ جز در زمینه نیروهای مسلّح. مسؤولیت اجرایی به عهده قوای سهگانه است، منتها مدیريّت انقلاب که همان رهبری باشد مسؤولیت حفظ جهتگیری انقلاب و نظام را دارد؛ باید مواظب باشد انقلاب و نظام از آرمانها منحرف و منصرف نشود؛ فریب دشمن را نخورد و راه را عوضی نرود؛اینها مسؤولیتهای رهبری است.
مسؤولیت اجرایی به عهده مسؤولان اجرایی است و هر کس مسؤولیتی دارد،باید طبق مسؤولیت خود عمل کند. رهبری نمیآید به وزارت اقتصاد یا بازرگانی بگوید اینطوری کن؛یا به رئیسجمهور و فلان وزیر و فلان قاضی بگوید آنطوری کن؛اینها کارهایی است که رهبری نباید وارد شود؛هم برخلاف قانون است،هم برخلاف حقّ و مصلحت. مملکت باید طبق روال قانونی و با مسؤولیتهای مشخص شده حرکت کند.»
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3177
فراموش نکنیم حتی زمانی که هیچ صدایی در اعتراض به مسئولین نبود رهبر خودش مشکلات مردم را به مسئولین تذکر میدادند: «مردم گلهمندند؛ از بسیاری از چیزهایی که در کشور میگذرد، مردم گلهمندند. مردم با تبعیض میانهای ندارند؛ هرجا تبعیض ببینند، احساس ناراحتی و رنج میکنند. هرجا کمکاری ببینند همینجور، هرجا بیاعتنائی به مشکلات ببینند همینجور، هرجا پیش نرفتن کارها را ببینند همینجور؛ مردم گلهمندند. بیستودوّم بهمن حساب خودش را دارد؛ ایستادگی مردم در مقابل دشمنِ کمینکردهی برای بلعیدن ایران یک حرف است که این در بیستودوّم بهمن ظاهر شد، امّا توقّعات آنها از ما مسئولین یک حرف دیگر است.»
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=35690
توجه داشته باشیم که اغتشاش و آشوب اوضاع را امنیتی و اوضاع امنیتی فرصت اعتراض قانونمند را کم میکند و در نبود اعتراضات قانونمند، اختلاسگران، دستهایناپاک و نفوذیها فرصت بیشتری برای سوءاستفاده می یابند. این پروسه در طول زمان میتواند مشکلات اقتصادی را چند برابر کند.
در نهایت به نظر بنده، مشکلات مردم جز با جمع شدن و متفق شدن دلسوزان اسلام و انقلاب از هر جناح سیاسی به منظور مطالبهگری جدی و قوی و البته قانونمند (به معنی پذیرش نتیجه قانونی هرچه که باشد) از نمایندگان، دولتمردان محترم و قوه قضائیه حل نخواهد شد.
مجتبی فرهادی پور