به گزارش کانون سبحان، عباس نوری در پاسخ به یادداشت عباس دارابی نوشت:
در پی مصاحبه جناب آقای دکتر مبلغی در خصوص ضعف مدیریت استان ، عباس دارایی (روزنلنه نگار) نوشتاری سرشار از تناقض را در فضای مجازی منتشرنمود که هر خواننده منصفی باخواندن آن متوجه انبوه تناقضات آن شده و در می یابد که این نوشتار بیشتر ناشی از عصبانیت و لجاجت است تا تجزیه و تحلیلی منطقی .
عباس دارایی در قسمتی از نوشتارش عنوان می نماید که بهتر بود آقای مبلغی مانند پدر فقیدش در حوزه علمیه درس اخلاق می داد و وارد عرصه سیاست و و کالت نمی شد .
اولا عباس دارایی از سینه چاکان خاتمی و روحانی است ولی هیچ گاه آنان را از ورود به عرصه سیاست منع نکرده و تدریس اخلاقیات را برای آنان تجویز ننموده است . مگر آقایان خاتمی و روحانی نیز معمم نیستند ؟
ثانیا آقای دکتر مبلغی قبل از وکالت ، علاوه بر دارا بودن مدارج بالای حوزوی ، در دانشگاه تدریس می کرده و ضمنا مشاور استاندار هم بوده است . آیا منطقی است که ایشان به عنوان یک چهره دانشگاهی ، اهلیت وکالت مردم را نداشته باشد ولی دیگران در کسوت معلمی ، پزشکی و … اهلیت داشته باشند؟
ثالثا در کشور ما ، امام راحل، مقام معظم رهبری ، اعضای مجلس خبرگان ، رییس و بسیاری از اعضای مجمع تشخیص مصلحت ، رییس و نیمی از اعضای شورای نگهبان ، اکثر روسای جمهور پس از انقلاب ، بسیاری از ورزای دولتها و نمایندگان مجالس پس از انقلاب و … همگی معمم بوده و از سادات و روحانیت معزز بوده و هستند . چگونه است که عباس دارایی فقط با حضور دکتر میلغی در عرصه سیاست مشکل دارد ؟
رابعا کسی از مادر وکیل متولد نشده و یا درس وکالت مجلس نخوانده است . همه نماینگان مجلس یا از جامعه دانشگاهی و فرهنگی هستند یا از جامعه پزشکی و مهندسی هستند یا از صنف قضایی و اداری و … هستند . اگر قرار باشد که هر کس فقط در رشته تخصصی خود خدمت کند ، پس به نظر عباس دارایی چه کسی باید وکالت مردم را بر عهده بگیرد؟
عباس دارایی در جای دیگری از نوشتارش ، نسبت به سخنان دکتر مبلغی در خصوص ضعف مدیریت استان واکنش نشان داده و آن را ناشی از شنیدن پاسخ منفی از مدیران استانی در مورد تغییر مدیران شهرستانی دانسته است .
خوانندگان عزیز با مروری اجمالی بر نوشته های عباس دارایی در سال های اخیر و خصوصا سال جاری ، در خواهند یافت که نوک تیز قلم عباس دارایی ، همواره سینه مدیران استان را نشانه رفته و همیشه از ضعف عملکرد ، نداشتن برنامه ، چرخش سیاسی ، سیاسی کاری و … مدیران استان نالیده است . حتی مدیریت ارشد استان هم از نیش و کنایه قلم عباس دارایی در امان نمانده است تا آن جا که در یکی از نوشته هایش در سال جاری ، پانزده استاندار لرستان در یازده دولت پس از انقلاب را بدون میراث خوانده و به نظر وی استانداران پس از انقلاب نتوانسته اند ظرفیت ها و پتانسیل ها را به کار گیرند و عملا به بن بست خورده اند ، یا روزگار گذرانده اند ، یا فعالیت های خود را محدود به پروژه عمرانی در مرکز استان کرده اند.
عباس دارایی در بیشتر نوشته هایش ،یکی از دلایل عقب ماندگی لرستان در قیاس با استان های هم جوار و استان های کویر نشین را ضعف مدیران استان قلمداد می نماید .
فارغ از صحت و سقم ادعاها و انتقادهای عباس دارایی ، جگونه است که انتقاد دکتر مبلغی از مدیریت استان ناصواب بوده ولی انتقاد عباس دارایی بلااشکال است؟
آیا عباس دارایی از مدیران استان تمنایی داشته است و با شنیدن پاسخ “نه” برآشفته شده و لب به انتقاد از ضعف مدیریت استان گشوده است ؟
آیا عباس دارایی از آقای مبلغی التماس دعایی داشته است و با عدم استجابت دعا ، لب به اعتراض گشوده است ؟
جهت پرهیز از اطاله کلام ، از مطالب عباس دارایی در سال های گذشته فاکتور می گیرم ولی آدرس نوشته های وی در سال 99 در نشریه میرملاس نو ، پیرامون ضعف مدیریت استان لرستان را به استحضار خوانندگان گرامی می رساند :
● بیکاری ، ارمغان هنرمندان باثبات – 25 فروردین 99
● افتخارات سریالی ، این بار فلاکت زدگی – 24 اردیبهشت 99
● منتخبین عجول – 5 خرداد 99
● در مسیر باد – 12 شهریور 99
● دولت های نامهربان ، مردمان بی خیال – 17 شهریور 99
● میراث عقیم – 14 آبان 99
● هنرمندان باثبات ، کار بیکار – 18 آبان 99
حال قضاوت با خوانندگان عزیز است که حملات ناشیانه و متعصبانه ای از این دست ، به دکتر مبلغی در راستای وظایف خبرنگاری و خبررسانی است ؟ و اصولا این قسم نوشته ها در راستای تنویر افکار عمومی است یا تشوش اذهان عمومی ؟
با همه تفاصیل و تفاسیر فوق به نظر می رسد اگر عباس دارایی مطالب ذیل را مد نطر قرار دهد ، آینده درخشان تری در حوزه روزنامه نگاری خواهد داشت :
– رعایت انصاف در نوشتن و پرهیز از قلم فرسایی خلاف واقع ، جهت دار و متعصبانه .
– مرور مطالب قبلی جهت پرهیز از نوشتن مطلب متناقض با نوشته های گذشته .
– پرهیز اکید از کپی پیست پاراگراف های تکراری در نوشته ها .
– پرهیز از درج عباراتی نظیر “مطابق آمار…” و “با اندکی بررسی …” و “طبق بررسی های به عمل آمده” و نظایر آنها و ارجاع مطالب به مستندات .
والسلام علی من اتبع الهدی
عباس نوری
انتهای پیام/
