گروه : عمومی » یادداشت
ساعت : ۲:۴۴
شناسه : 26971
تاریخ : ۲۴ اسفند ۱۳۹۴
گل و ستم!/سید صادق محمدی وفایی گل و ستم!/سید صادق محمدی وفایی

سرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان»/ حجت الاسلام و المسلمین سید صادق محمدی وفایی: به نام خداوندجان و خرد امروز سالروز شهادت برترین بانوی جهان حضرت فاطمه (س) است. آن فاطمه بین در و دیوار شهیدش کردند و بادلی خونین و بدنی نیلی در دل شب غریبانه دفن شد! گم بودن قبرش چهار ستون دلها […]

حجت الاسلام سید صادق محمدی وفاییسرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان»/ حجت الاسلام و المسلمین سید صادق محمدی وفایی:

به نام خداوندجان و خرد

امروز سالروز شهادت برترین بانوی جهان حضرت فاطمه (س) است. آن فاطمه بین در و دیوار شهیدش کردند و بادلی خونین و بدنی نیلی در دل شب غریبانه دفن شد! گم بودن قبرش چهار ستون دلها را فرو می ریزد و پرسشی اساسی ایجاد می کند که چرا آن گل را چنین پرپر کردند؟!

جواب این پرسش را هرکسی با هر بیانی بدهد خمیرمایه ی اصلی آن ظلم و ستمی بوده است که نثار آن پاره ی تن رسول الله شده است.با توجه به این که دنیا برای عبرت گرفتن آفریده شده است آیا همگان از آن تاریخ ظلم آلود عبرت می گیرند؟

آن فاطمه ی بزرگ پیروان و مریدانی از خانم ها و دختران دارد آیا این ارادتمندان بهره ای از مظلومیت آن بزرگ بانوی را نیز دارند؟

مشاهدات و شنیده ها می گویند هر چند دختران و خانم های امروزی بین در و دیواری از جنس آن در و دیواری که زهرای بتول را برزخی کرد قرار داده نمی شوند ولی همچنان گاه بین دیوار بداخلاقی ها قرار داده می شوند و گاه در یک هفته چند بار از جنسیت خود گله می کنند که چرا مذکر نشدی؟!

پدری که چند دختر گل دارد و از پسر بهره ای ندارد ، در جمع گلرخانش زانوی غم در بغل می گیرد و می گوید چه بچه های خوبی هستید حیف که پسر نشدید! این دختران می مانند و عاجز از پسر شدن!

پدر چند دختر و یک پسر دارد در هر روزی مهر و محبت هایش را فقط نثار پسر می کند! گویا دختران او دل ندارند و به محبت بابا نیاز ندارند و یا دلی از سنگ دارند!

این در حالی است که هنگامی که آن فاطمه(س)بر پیامبر وارد می شد،پیامبر پیش پای او قیام می کرد و او را می بوسید و در جای خود می نشاند و نیز نقل است که پیامبر صورت و دست و نیز زیر گلوی حضرت فاطمه(علیها السلام) را می بوسید و می فرمود:”پدرش به فدایش باد»

زن می تواند در مقابل شیری که به بچه می دهد اجرت بگیر ولی دلسوزانه و بزرگوارانه شیر می دهد با این حال شوهر او ،حتی تشکری نمی کند!

بابا می میرد و میراث او بین پسران تقسیم می شود و به دختر غیر از غم و گریه برای فقدان بابا چیزی نمی رسد و برادران هم غافلانه و گاه زورانه سهم خواهر را می خورند و با این که خواهران دلسوز نظاره گر هستند پوزشی را نمی شنوند(نه از برادران ظالم و نه از زن برادران ) و گاهی اگر فقط چند بار پشت سرهم به منزل برادر بروند باید بارها و بارها عذرخواهی کنند که مزاحم شده اند!

اگر روز عید چادری عیدانه برده شود گاه زن برادر سرشار از بداخلاقی می شود!

فرزندان خواهر که به منزل برادر می ایند گاهی آنها را از فلان تیره و طایفه می دانند نه از اهل بیت خود! و حال آن که آن رسول الهی فرزندان صدیقه ی کبری را فرزندان خود می دانست.

همین دختران به ازدواج و مهریه که می رسند گاه نه اختیاری برای گزینش شوهر دارند و نه برای تعیین و نوع مهریه!

مهریه که ثبت شد و چند بچه هم آوردند و شیر دادند اگر خدای نخواسته با زبانی سرشار از مهر و پوزش بگویند کی می خواهید مهریه ام یا بخشی از آن را تحویلم دهید با واژه ی شوم طلاق و… رو به رو می شوند!

زنی که همانند یک خدمتکار همه ی کارهای منزل را در هر روز انجام می دهد ، پول شیر نگرفته است مهریه اش غصب شده است از میراث بابا فقط آه و اشک و غم نصیبش شده است ، برای چند تومانی پول تو جیبی باید التماس ها بکند! گاه باید خود را برای دشنه ی بداخلاقی ها ی شوهر هم آماده کند و گاه باید به طور مفصل کتک بخورد! اگر هم شکایت کند فقط باید طلاق بگیرد!

از شما خواننده ی عزیز چه پنهان به مناسبت ایام تبلیغی در میان مردمم بودم شخصی گفت حاج آقا زن فلانی مدت زیادی است قهر کرده است بیا با هم برویم شاید این دو دل رمیده را به هم برسانیم . امرش را اطاعت کردم به منزل مقصود رفتیم و از جاری شدن زندگی گفتیم و…خانم بخشی از درد دلهایش را بیان کرد و گفت این نامرد از شهرستان مرا به تهران بردند و در آن دیار غربت غریبانه زندگی می کردم نمی از بحث به میان آمد و کار او به کتک زدن رسید و بعد از کتک خوردنم هم به بیرون از منزل پرتاب شدم و تا صبح من ماندم و در بسته!
آیا این است عمل به گفتار امام على علیه السّلام که فرمودند: إنَّ المَرأَةَ رَيحانَةٌ و لَيسَت بِقَهرَماَنةٍ ؛زن گل است و لطيف ، نه كارگزار و دلير .
گل کجا و کتک خوردن و پرت شدن کجا؟!
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با زنان نماینده مجلس شورای اسلامی فرمودند:«مرد به خاطر اینکه قدرتمند و قوی بوده،زور گفته و ظلم کرده و زن یک ستم تاریخی دارد-التفات می کنید-قضیه،قضیه مبارزه با یک ستم تاریخی است لذا اگر این مبارزه با عجله،با خام نگری،بدون تعمق و بدون ملاحظه ی اینکه می خواهیم چه کار کنیم انجام بگیرد،بلاشک پیروزی مبارزه را عقب خواهد انداخت،لذا باید خیلی با پختگی،منتها دایم کار بشود.»۳۰/۴/۷۶
حقیقتا ستم به زنان تاریخی به بلندای تاریخ و گستره ای به گستردگی جهان دارد. در میان اعراب و روم ، زن را در دایره میراث قرار می دادند و پس از مرگ مردان به ارث برده می شدند. در استرالیا زنان حق نداشتند با مردان سر یک سفره غذا بخورند و به گفته ویل دورانت زخمی کردن گاو گناه بود و اما کشتن و از بین بردن دختر گناه بسیار کوچکی بود!

آنان زنان را می گرفتند تا برایشان خوردنی و آشامیدنی و هیزم تهیه کنند و هنگام کوچ کردن بار بکشند و درایام قحطی زنان را می خوردند!

ویل دورانت می نویسد:

در تمدن چین،دختران مثل باری بر دوش خانواده سنگینی می کردند و والدین منتظر بودند تا زودتر دختران بزرگ شوند و به خانه همسر بروند.در روزگار سختی ها اگر دختری بر دختران خانواده اضافه می شد،امکان داشت نوزاد بی گناه را رها کنند تا در سرمای شب بمیرد یا خوراک حیوان ها شود.وقتی دختری متولد می شد نزدیکان و خویشاوندان با کمال تاسف به والدینش تسلیت می گفتند.

چینی ها خدا را آفریننده پسر و شیطان را آفریننده دختر می دانستند از این رو در نر آنها پسر برکت و دختر لعنت بود،به همین دلیل سعی می کردند دختر را زودتر شوهر دهند.وقتی دختری به دنیا می آمد،به نوکر دستور می دادند آنقدر نوزاد را در زیر آب نگه دارد تا بمیرد.

ویل دورانت می گوید «انگلیسی ها هم در همه طبقات زن را طبیعتا از مرد پست تر می شمردند.»

در ایران هم پایین انداختن زنان از بالای برج یا پاره پاره کردن آن ها توسط سگ های تربیت شده مجازات های معمول زنان در سده های ۹تا۱۲ شمسی بوده است.

گفتنی است این یادداشت فقط به زندگی هایی اشاره کرده است که بینش اسلامی و گاه انسانی ندارند و گرنه به لطف الهی اکثریت زندگی ها سرشار از صفا و صمیمیت و مهربانی هستند.

این یادداشت می گوید مواظب باشیم با چه خانواده ای پیوند برقرار می کنیم .مواظب باشیم ستم ستم است چه از دیوار و در بر آید و چه از بداخلاقی و…تراوش کند.