گروه : عمومی » کوهدشت » لرستان
ساعت : ۲:۴۵
شناسه : 27253
تاریخ : ۰۲ فروردین ۱۳۹۵
یادی از جانباختگان سیل کوهدشت یادی از جانباختگان سیل کوهدشت

(هوالباقی) حال شبهای مراهمچون منی داندو بس،توچه دانی که شب دل سوختگان چون می گذرد….؟ سایه ای بود  و پناهی بود و نیست شانه ام راتکیه گاهی بودونیست ….سخت دلتنگم ……‌روزها می رود و می گذرد ودراندیشه بازآمدنتان لحظه ها طی می شود و می رود و من بهاررامنتظرم ! چه بهاری …. ونگاهم هرروز،بازهم […]

يادي از جانباختگان سيل کوهدشت

(هوالباقی)

حال شبهای مراهمچون منی داندو بس،توچه دانی که شب دل سوختگان چون می گذرد….؟
سایه ای بود  و پناهی بود و نیست شانه ام راتکیه گاهی بودونیست ….سخت دلتنگم ……‌روزها می رود و می گذرد ودراندیشه بازآمدنتان لحظه ها طی می شود و می رود و من بهاررامنتظرم ! چه بهاری ….

ونگاهم هرروز،بازهم به شوق ،کوچه ها را می پایید.

مثل آن روزهاکه می آمدیدازدور….دریغ!

دل من درغم هجرانتان ای خوبترینها،چه بگوییم،چه کشیدوچه می کشد…..

به چه مشغول کنم ،دیده ودل راکه هنوز،دل تورامی نگرد،دیده تورامی جوید،

ای دریغاازجفای روزگاربی وفا/

من نگین انگشتری گم کرده ام/

درمیان چاه جوروحمله گرگ اجل/

یوسفان دروادی ناباوری گم کرده ام/

آسمان ابری وبارانی ست درست مثل دیدگانم،گرفته وتاریک است درست مثل قلبم، وهنگامی که دست سرنوشت شماراازمن ربودوگرمی وجودتان راسردی خاک درآغوش گرفت !بهارم خزان شد…که گویی ازبلندترین قله دنیاسقوط کردم آخرهم توبرادری بودی که بودنت آرزوی هرخواهری بودوهم خانه وآشیانه تومنزل وماوای گرم وصمیمی برای همگان بودچه کنم ….بی شماهازندگی برایم معنانداردودلم مدام شماهارامی خواهدکاش بودیدکه همواره جای خالیتان برسرم آوارمی شود …..واکنون شمابامرگ رفته ایدو من به امیددم می زنم که باهرنفس گامی به شمانزدیکترمی شوم واین زندگی منست .بیادبرادرعزیزم ودخترنازدانه ومادرآدرینای عزیزم که درسیلاب کوهدشت براثربی کفایتی وبی لیاقتی وبی تدبیری مسولین بهارشان خزان شدیادهمه درگذشتگان گرامی وروحشان شادباقرائت فاتحه بااخلاص وصلوات .

ارسالی توسط از اقوام این خانواده برای سایت خبری کانون سبحان.