گروه : عمومی » کوهدشت » لرستان » یادداشت
ساعت : ۱۲:۰۶
شناسه : 27414
تاریخ : ۱۰ فروردین ۱۳۹۵
«د مثل دا »به بهانه روز مادر / کیوان گراوند «د مثل دا »به بهانه روز مادر / کیوان گراوند

«به بهانه فرا رسیدن روز مادر این جسارت را بر خود کردم که در مدحش چندسطر هر چند ناپخته بنگارم .کاستیها را بر بنده ببخشا مادر مهربانتر از جان ای تندیس عشق»

کيوان گراوند  کوهدشت

سرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان»؛ کیوان گراوند:

««به بهشت نمی روم اگر مادرم انجا نباشد»

«به بهانه فرا رسیدن روز مادر این جسارت را بر خود کردم که در مدحش چندسطر هر چند ناپخته بنگارم .کاستیها را بر بنده ببخشا مادر مهربانتر از جان ای تندیس عشق»

ایده انتخاب روزی از سال به‌عنوان «روز زن» نخستین بار در جریان مبارزه زنان نیویورک با شعار «حق رای برای زنان» مطرح شد. دو هزار زن تظاهر کننده در ۲۳ فوریه ۱۹۰۹ پیشنهاد کردند که هر سال در روز یک‌شنبه آخر فوریه، یک تظاهرات سراسری در آمریکا به مناسبت «روز زن» برگزار شود. در ایران روز مادر تاریخ هجری شمسی ثابتی ندارد ولی بطور رسمی روز مادر و روز زن بیستم جمادی الثانی (هجری قمری) گفته میشود که سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) میباشد.به بهانه روز مادر فرشته اسمانی بی اختیار در رثایش باید سکوت نکرد. به یاد می آورم لحظه های فراز را که صدای او اعتبارم می بخشید و لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را به یاد می آورم مادرم را … تمامی گروه ها به این نتیجه رسیدند که مادر بودن را در جامعه با ارزش کنند و ارزش های مادری را در میان مردم رواج دهند. از تمام دلتنگی ها ، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم
باید اعتراف کنم مادرم که میخندد خوشبختم ! خدای من! مادر، اسطوره ای مقدس است در زندگی انسان. بزرگ و بلند. شاید نیمی از انسانها مادر شوند اما بازهم مادر بودن و مادری کردن مفهومی مقدس است. به هرحال مادر و مادری به نظر من در حیطه تحلیل های جامعه شناختی نمی گنجد. نمی توانیم آن را تنها به عنوان یک فرد با نقشی خاص در نظر بگیریم.مادر تندیس عشق ای فرشته اسمانی
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ،
نه مرگ ،
نه ترس ،
سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم ؛

از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست … تار و پود روح مادر را از مهربانی بافته‌اند.به قول گوته:
«مادر شاهکار طبیعت است»
یادی کنیم از مادرانی که هم اکنون فقط یادشان در میان ماست
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ و ﺑﻮﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﭼﺎﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﺵ ﻭ ﺻﺪﺍﯼ ﭼﺮﺧﺶ ﭼﺮﺥ ﺧﯿﺎﻃﯽ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺗﺎ ﻋﻄﺮ ﯾﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻮﺍﻥ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯿﻬﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﻻﻻﯾﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺧﻮﺍﺏ ﻏﻔﻠﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﯽ ﭘﺮﺍﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻗﺎﻣﺖ ﻋﺎﺷﻖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﺑﮕﺬﺍﺭ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﮐﻮﺩﮐﯿﻢ ﺑﺨﻨﺪﻧﺪ
ﺩﻟﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ.
معذرت میخوام فیثاغورس ….چرا که مادر من سخت ترین معادلات است!

معذرت میخوام نیوتن …چرا که مادر من راز جاذبه است!و اما ادیسون عزیز معذرت میخواهم چون مادرم اولین چراغ زندگی من است
و شاعر همزبانم چه خوش سروده است:
مه ئژ گُیونِ وژم سيرم دُما تو

خُصه كُل چي و وِل ميرم دما تو

دَمه عيده وهارم هَت ئو تو نين!

وِهار مه! مه كي ديرم دما تو؟!

به امید سربرزی و شادکامی مادران فرشته های اسمانی و تندیس عشق که مهربان تر از او ایا کسی راسراغ داریم؟!
…..وفرشتگانی که هم اکنون در اسایشگاهای سالنمدان چشم به راه فرزندانی هستند که برای بالیدنشان خون دلها خوردند خالی از لطف نیست که سرکی به خانه سالمندان بکشیم و مهر و صفایی یکجا که بوی خدا می دهد را استشمام کنیم با خویشتن عهد ببندیم که مادر وجود ماست و هرگز او را به خانه سالمندان نخواهیم سپرد.وای بر ما که ادعـــــــــای عشــــــــــق می کنیـــم
ولی فـــــــــــرامــــــــــوش کــــــــــــرده ایــــم
رنـــــــــــــگ چشمــــان مادر را …
اما……
و دوباره میگویم باز معذرت میخوام فیثاغورس ….چرا که مادر من سخت ترین معادلات است!

و دوباره معذرت میخوام نیوتن …چرا که مادر من راز جاذبه است!
و باری دیگر معذرت میخوام ادیسون عزیز …چرا که مادر من اولین چراغ زندگی من است! کاش مرکز اهدای جوانی هم بود …

آنگاه تمام جوانی‌ام را اهدا می‌کردم به آن زنی که:
تمام جوانی‌اش را پای من گذاشت.

پیشاپیش روز فرشته های اسمانی که ایزد بهشت برین را بر زیر پایشان مژده داده مبارک باد