کانون سبحان

سرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان/میلاد بیگی گراوند:

سلام سیزدهِ نحس،سلام طبیعت
براساس باورهای قدیمی 13فروردین را روزی نحس میدانند،از این رو به دامان پر مهر طبیعت میروند که این روز را در بیرون بگذرانند و به اصطلاح نحسی را به در کنند و هم تفریحی کرده باشند..حالا نمیدانم فقط چرا13فروردین نحسه …
بگذریم؛خب بریم ببینیم چطور 13نحس رو به در میکنیم..
بعد از اینکه مقدمات سفر رو فراهم کردیم، یه جوجه با تمام مخلفات هم همراهش میکنیم..سوار ماشین و ده برو که رفتیم نحسی رو به در کنیم…
مقصد که رسیدیم،یه چشم میندازیم محیط رو بررسی میکنیم که میبینیم؛ بعله هنوز جا داره که نحسی ماروهم درخودش بپذیره…
زیرانداز و پهن میکنیم و وسایل رو پیاده می کنیم..
حالا نوبت میرسه به جمع کردن هیزم،به به عجب درختای نحسی جون میده برا سوزوندن..
خب هیزم ها رو که اندازه اتیش فرعون جمع کردیم خیالمون راحت میشه که داریم کم کم نحسیمون رو بدر میکنیم..
الان چی میچسبه،بله بله یه کوچولو بازی کردن با همسفرا..
خانم بچه هام دارن تخمه میشکنن و تنقلاتی که از خونه اوردن میخورن و اشغالا رو میندازن دوروبرشون..بالاخره طبیعت جا داره هنوز..
خانوم خانوم یه چای اماده کن که این بازی خستم کرده..بله اقا بعدازبازی حسابی خسته شده..
چای که خوردن یه کم با بچه کوچیکش خنده و بازی میکنه و حالا نوبت میرسه به جوجه کباب که بزنن به رگ و حسابی 13نحس رو به در کنن…
کم کم هیزم ها اتیش گرفتن و کاملا اماده واسه صفاسیتی..
و همچنان در حال نحس کردن طبیعت و اشغال درست کردن برا طبیعت هستن که اقا یه چرتی میزنه…
بیدار میشه و بازم طلب یه چای لب سوز و لب دوزه قندپهلو از خانوم که جیگرش حال بیاد..
و زمان برای نحسی به در کردن و تولید اشغال میگذرد..
حالا خوب که نگاه میکنن میبینن اره دیگ هم 13نحس رو به در کردن هم به اندازه کافی طبیعت رو نحس کردن که قصد برگشتن به خونه رو میکنن.
وسایل رو جمع کردن و اتیشم برای بازی با بچه کوچیکشون که خوشش میاد از صدایی که میریزی رو اتیش خاموش میکنن(خداروشکر که بچه از این صدا خوشش میومد وگرنه…)
میخوان سوار ماشین بشن که دختر خونه ی نگاه میکینه میبینه وای این همه اشغال رو دارن جا میذارن…
یاد حرف خانم معلم میفته که قبل از تعطیلات بهشون توصیه کرده بود که میرین بیرون تفریح و گردش حواستون به طبیعت باشه و اونو برای سال های دیگه و ایندگان که میخان 13نحس رو به در کنن باشه…
به باباش میگه که اشغالا رو جمع کنیم و بریم،که ایشون هم به سختی میخاد شروع کنه که حرف دخترش اونو بیشتر ترغیب میکنه به جمع کردن زباله ها:
بابا جونم اگه منو دوس داری و به فکر خوشحال بودنم در اینده هستی اینکارو بکن…
با این حرف پدر وبقیه خانواده همه اشغالارو جمع کردن و اونارو تو یه نایلون گذاشتن و تو صندوق ماشین گذاشتن و تو سطل زباله انداختن ..
از اونروز به بعد خانواده هر وقت تفریح میرفتن حواسشون به طبیعت بود..به فکر اینده بچه های خود بودند…
حالا پدر مادرای عزیز،کسایی که میخواین فردا برین تفریح و 13نحس رو به در کنین حواستون به طبیعت باشه و به فکر ایندگان هم باشید که اونا هم تو این نعمت خدادادی سهمی دارن و کاری نکنید که به سهمشون نرسن.
در زیر توجه شما رو به اعداد و ارقامی جلب می کنم که سن تجزیه هر یک از زباله ها را به تفکیک جنس نشان داده.
کاغذ3ماه
پوست میوه6ماه
روزنامه1سال
فیلترسیگار2سال
ادامس5سال
قوطی نوشابه10تا100سال
پلاستیک100تا1000سال
شیشه4000سال
حالا به نظر خودتون ما چقد میتونیم در حفظ و ابادانی محیط زیستمون که متاسفانه به دست خودمان در حال تخریب است سهیم باشیم؛ با کمی دقت و اهمیت دادن به این موضوع و بدانیم که طبیعت سهم خودمان ونیز ایندگان است…پس بیایدبا حفظ بهداشت جامعه  قدردان روز طبیعت باشیم و ان را برای سال های بعد حفظ کنیم..