کانون سبحان

سرویس یادداشت و مقاله «کانون سبحان»؛ درخلال انتخابات،قبل وبعداز آن شاهد نقدهایی بودیم که شاید مفروق از نقدمنصفانه،یعنی یابه هایی بدور از انصاف واخلاق و مملو از تخریب وافترا نسبت به جنابان ملکشاهی و دوستی، که هضم آن برای هر«انسانی» فارغ از اغماض بود…اینگونه بازیهای بس ناجوانمردانه وخشن که کلمه های عبث وپوچ و قلم نوک تیز ،بازیگران نقش اول آن بودند،نشانگرتفسیری برملاکننده از این نقادان بود..درچنین حالتی 1-یکسری از روی جهل نقد میکردندو نادانی میفروختند2-عده ای نان و منافعشان دراین نقادی تند علیه جناب نماینده بود(نوک پیکانم دراینجا بسمت پیروان شخصیست که در اموزش وپرورش استان بسیار کاریزماتیک است
ومیتواندتحول آفرینی کند)…
درتوصیف اینچنین کارکترهایی باید عرضه داشت که انسانهایی بس ناپخته و نادانند…زیرا از دیدگاه بنده نویسه های اینچنین افرادی بیشتر تک گویی های بهم پیوسته بود تایک بیان واقعی و موثر!
اینچنین افراد در دنیای خودمحور خود محبوسند و باتصورات درونی پرنقیصه، از آنچه از مخیّله شان خطور میکند دم میزنند و سر عقده وا میکنند… خیلی خوب است که گاهی چرتکه ای بر افکار روزمره،واحساسمان نسبت به دیگران و حرف هایی که میزنیم وکارهایی که میکنیم و خیلی راحت ازیادمان میروند،بیاندازیم وسپس دیگران را زیر ذره بین ناعدالتمان کنکاش کنیم.
واما از پروسه برگزاری انتخابات اخیر بگویم:بعضی ها از انتخابات ناسالم چانه میزنند وتخریب میکنند، بنده نمیگویم انتخابات سالم وبدون تخلف بود اما این نکته را عارض میشوم که اگر واگر تخلفی صورت گرفته ازسوی طرفداران هردوطرف یعنی هم آقای ازادبخت و هم جناب ملکشاهی بوده وشاید کاندیداهای دیگر نیز بدین ترتیب… اما علت آنکه آرای جناب ملکشاهی را ناسالمتر میدانندوتهمت میزنند یک سناریوی آگاهانه بود که نقشه آنرا قبل از برگزاری انتخابات اخیر،همگام با مشخص شدن هیأتهای نظارت و اجرایی،چیدمان کردند بدین گونه تهمت ها شروع شد واین طرز فکر را دربین مردم رایج کردند که اگر ما رای نیاوردیم ملکشاهی دزدی کرده است! درصورتی که همان روزهای قبل از انتخابات جناب مومنی ندای سلامت انتخابات را سرداده بود به شهادت چند تن از نزدیکانش.. پس اثبات گردید که این طرز تفکر مبتنی بر ناسالم بودن انتخابات،طرزتفکری فاقد اعتبار و اضمحلال پذیر است! تمام!
اما درتوصیف جناب ملکشاهی:
بیاد دارم روزی یکی از این یاران پریشان حالِ معترض وچاقوبدستِ سیاسی،بیان میکرد چون جناب نماینده شخصیت پرحرفی ندارد پس در مجلس نمیتواند ناطق فاضلی باشدوبرای کوهدشت فاعل فعیلی…بنده درهمان حال که بودم سر در جَیْب مراقبت فرو بردم واینگونه جواب دادم: مگر میشود کسی که مجری نشست مشترک بین ایران و روسیه در مجلس دومای آن کشور میشود نطقش بد باشد..جوابی نداشت و سکوت سردی اختیار نمود وپس از ان عرضه داشتند که دلیل تغییر نکردن کوهدشت در4 سال گذشته چه بوده؟ بنده عرض کردم که زمان نمایندگی دکتر ملکشاهی متقارن شدبا واگذاری دولت از اقای احمدی نژاد به دکتر روحانی وآن وقت خزانه کشور خالی بود واین محسوس وملموس است،درچنین اوضاع نابسامانی بودجه خاصی نبود که به کوهدشت تعلق بگیرد وصرف عمران گردد (هرچند این فعل بیشتر به استانداری  و جناب استاندار نزدیک است و وظیفه اصلی نماینده قانون گذاریست)
واگر اندک بودجه ای هم بود به شهرهای بزرگتر و بااولویت تر مانند تهران 14 میلیون ونیمی تعلق میگرفت وبه کوهدشت 230 هزار نفری نمیرسید که اندازه خیابان جمهوری تهران هم نیست!- هرچند شاید این سوال پیش بیاید که هراستان بودجه جداگانه دارد، اما وقتی خزانه خالی باشد این نظر مدنظر قرارنمیگیرد!!! بهر حال نمیخواهم دُم تحلیل را درازتر کنم چون مجال کم است.اما شاید بدنباشد کمی هم ما شما پاکدامندان را به نقد بکشیم! به قول شاعر:موی بشکافی به عیب دیگران …
ور بپرسن عیب تو کوری در آن…
سرانجام نافرجامتان بالا آوردن، دست نشانده جناب مومنی ،جهت بهبود آینده کوهدشت وصدالبته رضای خدا ومنش اصلاح طلبی درکوهدشت واحیای آن بود وهمچنین پیروی از فرجی که قصد فرج داشت البته به ظاهر …
اما اگر همین جناب مومنی،دلسوزِ حزب اصلاحات درکوهدشت بود، چرا زمانی که جناب سوری لکی از حزب اصلاحات امد او کنار نکشید ومنجر شد حدود22 هزار از آرای اصلاحات کوهدشت را تباه کند تا جناب سوری لکی37هزار رای بیاورد و اصلاحات در کوهدشت ان زمان رو به اضمحلال رود! ازطرف دیگر آقای ازادبخت را علمدار اصلاحات خواندند. واضح وهویداست که شخص مذکور یک معلم شیمی ساده بود(درکمال احترام)که توانایی دفاع ازحق شهرستان را درمجلس نداشتند! زیرا ناطق ضعیفی بود و نمایندگی برایش سنگین! به نظربنده جناب ازادبخت شما هم نازنینی اما درحد خویشتن واگرشما بتوانید همان مباحث استوکیومتری وشناساندن کاربردهای جدول مندلیف فقید! را برای دانش اموزانت بهتر جا بیاندازی کافی و وافی تراست و نیاز به دفاع ازحقوق حقه کوهدشت در کرسی مجلس زجانب شما احساس نمیشود…
بنده دراخر یک بیت را به پاس پیروزی جناب جناب ملکشاهی تقدیم میکنم:
پیاپی بکش جامُ سرگرم باش***
بهل گربگیرند بیکارها|***
ومن الله توفیق حامدگراوند دانشجوی رشته مهندسی نفت