حجت الاسلام هادی قبادی: یادداشتی از آقای دکتر کورش هادیان که چند ماه قبل و در استانه انتشار این کتاب در وبلاگ شخصی اش امده بود قابل توجه است: کانون سبحان/ حجت الاسلام هادی قبادی: یادداشتی از آقای دکتر کورش هادیان که چند ماه قبل و در استانه انتشار این کتاب در وبلاگ شخصی اش […]
حجت الاسلام هادی قبادی: یادداشتی از آقای دکتر کورش هادیان که چند ماه قبل و در استانه انتشار این کتاب در وبلاگ شخصی اش امده بود قابل توجه است:
کانون سبحان/ حجت الاسلام هادی قبادی: یادداشتی از آقای دکتر کورش هادیان که چند ماه قبل و در استانه انتشار این کتاب در وبلاگ شخصی اش امده بود قابل توجه است:
مجتبی، افتخار نسل دیروز و سرمایهی نسل امروز !
یکی از نکات بسیار مهم و بارز در گفتار و رفتار یادداشتی از اقای دکتر کورش هادیان که چند ماه قبل و در استانه انتشار این کتاب در وبلاگ شخصی اش امده بود قابل توجه است:
مجتبی، افتخار نسل دیروز و سرمایهی نسل امروز !
یکی از نکات بسیار مهم و بارز در گفتار و رفتار شهید مجتبی آدینهوند، توجه به پرورش نسل جوان و فراهم آوردن امکانات و زمینهی مساعد برای شکوفایی استعدادهای بالقوه است. او در هر فرصتی، هرچند کوتاه، تلاش میکرد داشتهها و آموختههای خود را بدون چشمداشت مزد و منّت دیگران، بهویژه جوانان و نوجوانان عرضه کند و عرصه را برای فعلیت یافتن ظرفیتهای نهفته در وجود نسل نو آماده سازد.
این روزها از میان آنان که روزگار مجتبی را دریافتهاند و از بین مشتاقان نسل امروز، گروهی با کمترین امکانات و حداقل دسترسی، اما با انگیزهای فراوان و همتی بلند، تلاش میکنند تا وصف شخصیت و شرح زندگی مجتبی را در قالب یک کتاب آماده و به خانواده، همرزمان، همشهریان و همهی دوستداران آن عزیز تقدیم کنند.
از نگاه این گروه، کتاب مجتبی تنها یک سرگذشت و چند خاطره و افسوس و آفرین و چند قطره اشک نیست؛
کتاب مجتبی، بساط کاسبی و خودنمایی و شهرتطلبی به نام شهیدان و به کام خود، نیست؛
کتاب مجتبی، رؤیاپردازی و افسانهسرایی و لفاظی و عوامفریبی و بازی با کلمات هم نیست؛
کتاب مجتبی، داستان توانمندیهای درخشان و جوششهای بیپایان و درخششهای جاودانی است که بیگمان در هر دوره و در هر نسل از فرزندان برومند این سرزمین قابل تکرار است.
کتاب مجتبی بهما میگوید که در گوشهگوشهی این سرزمین، بهویژه آنجا که محرومیت، رنگی مضاعف دارد، از بلوچستان و کردستان تا کرمانشاه و ایلام و لرستان، ذخیرهها و اندوختههای ناشناخته و کشفنشدهای از سرمایهی انسانی چشمبهراه توجه و برنامهریزی است تا فعلیت یابد و دیدگان همگان را از پرتو پرتلألو خود خیره سازد.
کتاب مجتبی میگوید شهری که امثال مجتبی و اسماعیل و شهرام و محمدمراد و حاجمحمد و حسینقلی و حمید و فیروز و حجت و علیمردان و شیرمحمد و جهانبخش و دهها ستارهی درخشان دیگر را در دامن خود پرورده، قطعاً میتواند بارها و بارها این آزمون را تکرار کند و عرصههای فرهنگ و اجتماع و سیاست و ورزش کشور را از توانمندی فرزندان خود بهرهمند سازد. مشروط به آنکه دولت و مسئولان از سرمایهگذاری و توجه حداقلی دریغ نکنند و بدانند و مطمئن باشند که در برابر هر بذری که میافشانند خوشههای پربار برداشت خواهند کرد.
کتاب مجتبی میتواند به مسئولان بگوید که زادگاه مجتبی، کوهدشت، معدن استعدادهای کمنظیر در عرصههای گوناگون است و هرگاه حداقلی از امکانات در اختیار مردم و جوانان این شهر گذاشته و از برخی تنگنظریها و فرصتسوزیها پرهیز شود، امید چنان میرود که دهها و صدها چهرهی درخشان به کشور عرضه کند.
به باور ما برکت خون و عظمت شخصیت مجتبی میتواند زمینهساز تغییر نگاه به کوهدشت در سطح استان و کشور شود و این شهر مظلوم را از وضعیت نه چندان خوشایندی که به آن دچار شده خارج سازد.
مجتبی بهحق، افتخار نسل دیروز و سرمایهی نسل امروز است؛
شهر و زادگاه مجتبی شایستهی بهترینهاست !، توجه به پرورش نسل جوان و فراهم آوردن امکانات و زمینهی مساعد برای شکوفایی استعدادهای بالقوه است. او در هر فرصتی، هرچند کوتاه، تلاش میکرد داشتهها و آموختههای خود را بدون چشمداشت مزد و منّت دیگران، بهویژه جوانان و نوجوانان عرضه کند و عرصه را برای فعلیت یافتن ظرفیتهای نهفته در وجود نسل نو آماده سازد.
این روزها از میان آنان که روزگار مجتبی را دریافتهاند و از بین مشتاقان نسل امروز، گروهی با کمترین امکانات و حداقل دسترسی، اما با انگیزهای فراوان و همتی بلند، تلاش میکنند تا وصف شخصیت و شرح زندگی مجتبی را در قالب یک کتاب آماده و به خانواده، همرزمان، همشهریان و همهی دوستداران آن عزیز تقدیم کنند.
از نگاه این گروه، کتاب مجتبی تنها یک سرگذشت و چند خاطره و افسوس و آفرین و چند قطره اشک نیست؛
کتاب مجتبی، بساط کاسبی و خودنمایی و شهرتطلبی به نام شهیدان و به کام خود، نیست؛
کتاب مجتبی، رؤیاپردازی و افسانهسرایی و لفاظی و عوامفریبی و بازی با کلمات هم نیست؛
کتاب مجتبی، داستان توانمندیهای درخشان و جوششهای بیپایان و درخششهای جاودانی است که بیگمان در هر دوره و در هر نسل از فرزندان برومند این سرزمین قابل تکرار است.
کتاب مجتبی بهما میگوید که در گوشهگوشهی این سرزمین، بهویژه آنجا که محرومیت، رنگی مضاعف دارد، از بلوچستان و کردستان تا کرمانشاه و ایلام و لرستان، ذخیرهها و اندوختههای ناشناخته و کشفنشدهای از سرمایهی انسانی چشمبهراه توجه و برنامهریزی است تا فعلیت یابد و دیدگان همگان را از پرتو پرتلألو خود خیره سازد.
کتاب مجتبی میگوید شهری که امثال مجتبی و اسماعیل و شهرام و محمدمراد و حاجمحمد و حسینقلی و حمید و فیروز و حجت و علیمردان و شیرمحمد و جهانبخش و دهها ستارهی درخشان دیگر را در دامن خود پرورده، قطعاً میتواند بارها و بارها این آزمون را تکرار کند و عرصههای فرهنگ و اجتماع و سیاست و ورزش کشور را از توانمندی فرزندان خود بهرهمند سازد. مشروط به آنکه دولت و مسئولان از سرمایهگذاری و توجه حداقلی دریغ نکنند و بدانند و مطمئن باشند که در برابر هر بذری که میافشانند خوشههای پربار برداشت خواهند کرد.
کتاب مجتبی میتواند به مسئولان بگوید که زادگاه مجتبی، کوهدشت، معدن استعدادهای کمنظیر در عرصههای گوناگون است و هرگاه حداقلی از امکانات در اختیار مردم و جوانان این شهر گذاشته و از برخی تنگنظریها و فرصتسوزیها پرهیز شود، امید چنان میرود که دهها و صدها چهرهی درخشان به کشور عرضه کند.
به باور ما برکت خون و عظمت شخصیت مجتبی میتواند زمینهساز تغییر نگاه به کوهدشت در سطح استان و کشور شود و این شهر مظلوم را از وضعیت نه چندان خوشایندی که به آن دچار شده خارج سازد.
مجتبی بهحق، افتخار نسل دیروز و سرمایهی نسل امروز است؛
شهر و زادگاه مجتبی شایستهی بهترینهاست !