گروه : عمومی » یادداشت
ساعت : ۹:۳۶
شناسه : 3000
تاریخ : ۲۶ بهمن ۱۳۹۳
امان از حرف مردم !

  گاهی ما انسانها خود را فراموش می کنیم ، یعنی اینکه خود را نمی بینیم ، بلکه نگاههای خود را معطوف به دیگران کرده و فقط به دیگران توجه کرده و به آنان می پردازیم و ای کاش این دقت و توجه ما از روی مهر و محبت یا نوع دوستی و خیرخواهی باشد […]

 

گاهی ما انسانها خود را فراموش می کنیم ، یعنی اینکه خود را نمی بینیم ، بلکه نگاههای خود را معطوف به دیگران کرده و فقط به دیگران توجه کرده و به آنان می پردازیم و ای کاش این دقت و توجه ما از روی مهر و محبت یا نوع دوستی و خیرخواهی باشد که متاسفانه اینگونه نیست !

کانون سبحان / اسماعیل جمیاری: گاهی ما انسانها خود را فراموش می کنیم ، یعنی اینکه خود را نمی بینیم ، بلکه نگاههای خود را معطوف به دیگران کرده و فقط به دیگران توجه کرده و به آنان می پردازیم و ای کاش این دقت و توجه ما از روی مهر و محبت یا نوع دوستی و خیرخواهی باشد که متاسفانه اینگونه نیست !

عموما این نوع نگاهها ، پرداختن به نواقص و عیوب همنوعان بوده که این رفتار بسیار مذموم و ناپسند و با موازین و معیارهای اخلاقی سازگاری ندارد و بدتر اینکه گاهی ندیده ها و نشنیده ها را به دیگران نسبت داده و بعدا کاشف بعمل می آید که شخص عاری از آن اتهام بوده و در این بین بی خود و بی جهت آبرو و حیثیت کسی یا کسانی ریخته می شود ، غافل از اینکه بر اساس برخی روایات آبروی مومن مانند خون اوست و از منظر دین مبین اسلام حفظ جان ، آبرو ، مال و حتی فکر و اندیشه انسانها محترم و واجب بوده و ریختن آبروی مسلمان حرکتی ناشایست و خطرناک و گناهی بزرگ و نابخشودنی و غیرقابل جبران است و به همین خاطر رئیس مذهب جعفری ، صادق آل محمد (ص) در حدیثی حرمت مومن را از حرمت کعبه بالاتر شمرده و یا پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد (ص) فرموده است که الخلق عیال الله … مردم عیال و اولاد خدا بوده و هیچ کسی حق ندارد تا با آبروی آنان بازی کرده و یا آزارشان دهد .

و نبایستی داستان دعای باران حضرت موسی (ع) را فراموش کنیم که آنحضرت بهمراه جمعی از مردم در مکانی گرد آمده و طلب باران کردند که ندا آمد یا موسی در این جمع یک جوان گنه کاری وجود دارد که بواسطه آن دعایتان مستجاب نمی شود و بلافاصله حضرت موسی (ع) روی به مردم کرد و فرمود : چون در میان ما یک نفر گنه کار وجود دارد ، دعا مستجاب نشده و بایستی آن شخص از میان ما برود ! آن شخص با خود فکری کرد و گفت که اگر بلند شوم همه مرا می بینند و آبرویم می رود ، بنا براین دلش شکست و از ته دل خدا را خواند و توبه کرد و چون توبه اش حقیقی بود ، بدون آنکه بلند شود و دیگران او را شناسایی کنند ، باران شروع به باریدن کرد ، ولی حضرت موسی (ع) سرش را به سمت آسمان برد و اظهار گله مندی کرد که یا رب ، شخص گنه کار که بلند نشد و از جمع ما نرفت ، پس چگونه شد که باران گرفت ! ندا آمد که یا موسی (ع) آن شخص در دل خود ما را صدا کرد و از گناهان خود توبه کرد و ما هم آبرویش را حفظ کرده و دعای شما را مستجاب کردیم . آنحضرت تقاضا کرد تا آن شخص را به او نشان دهند ، ولی خدا فرمود که ما زمانی که گناه می کرد اورا تابلو نکردیم و محفوظش داشتیم ، حال که توبه کرده و پاک شده ، انتظار داری که او را انگشت نما کرده و آبرویش را ببریم !

و مخلص کلام اینکه : خدا می بیند و می پوشد ولی همسایه نمی بیند و می خروشد !!!

 

 

 

نوشته شده توسط : اسماعیل جمیاری