گروه : عمومی » لرستان » یادداشت
ساعت : ۲۳:۰۹
شناسه : 50390
تاریخ : ۰۸ دی ۱۳۹۶
دوست شناسیِ فتنه۸۸ دوست شناسیِ فتنه۸۸

سرویس یادداشت و مقاله کانون سبحان/ محسن جمالزاده: ما زِ “یاران” چشم “یاری” داشتیم یک ویژگی شخصیتی در برخی افراد هست که خداوند به شدت از آن متنفر است و آن اینکه تو شاهد باشی جلوی تو به مومنین ظلم کنند و هیچ کاری نکنی ” و هم علی مایفعلون بالمومنین شهود” بروج /۷ از […]

سرویس یادداشت و مقاله کانون سبحان/ محسن جمالزاده:

ما زِ “یاران” چشم “یاری” داشتیم
یک ویژگی شخصیتی در برخی افراد هست که خداوند به شدت از آن متنفر است و آن اینکه تو شاهد باشی جلوی تو به مومنین ظلم کنند و هیچ کاری نکنی ” و هم علی مایفعلون بالمومنین شهود” بروج /۷
از این بدتر این است که جلوی چشم نخبگانِ ما به نظام اسلامی ظلم شود و انسان فقط شاهد سکوت باشد.

درد کربلا قاتلین امام حسین ع نبودند آنان که همیشه ی تاریخ بوده اند و خواهند بود؛ درد کربلا یاری نکردن و تنها شدن امام توسط کسانی بود که خوبانِ زمان خود بودند؛ بعضی از خوبان سر بزنگاه که باید حق را کمک کنند می گویند: “فعلا سکوت  می کنیم ببینیم بعدا چه پیش می آید ” جبهه حق را تنها می گذارند.

در مورد فتنه۸۸ نمی خواهم از فتنه گران و افکارِ پلیدشان سخن بگویم آنها حالشان و توصیف خیانتشان از آفتاب تابانِ گرم ترین روز تابستان هم روشن تر است اما خوبان چه؟؟
وقتی فتنه گران در بحبوحه فتنه گری پیام دادند به خواص و نخبگان که “آقا فضا معلوم نیست به کدام سمت برود شما خودتان را حفظ کنید” خیلی ها تصمیم گرفتند واقعا فقط خودشان را حفظ کنند و جبهه حق را نظام اسلامی را ولی خدا را در میانه میدان و در حلقه فضاسازی ها و تهمت ها و توطئه های ناجوانمردانه فتنه گران تنها گذاشتند و خود را حفظ کردند برای چه روزی؟!

مسئله خیلی مهم کربلا و فتنه۸۸؛ مردود شدن نخبگانِ حوزوی و دانشگاهی جامعه اسلامی بود اما برای ما شاخص ساز شد؛ چه شاخصی بهتر از اینکه  امروز چنانچه هر کسی ادعایی کرد به او بگوییم در مسئله فتنه کجا قرار گرفتی و چه وقت موضع گرفتی؟

جریانِ انحرافی که امروز پر از ادعا ظاهر شده است در واقعه فتنه و تا به امروز سلبا و ایجابا در هاله ایی از سکوت محض رفته اند هیچ گاه به خود اجازه موضع گیری ندادند و از صحبت هایشان بویِ این تحلیل ناجوانمردانه به مشام می رسید که انگار فتنه دعوای یک عده با نظام است و به جنابِ ایشان مربوط نمی شود!

تا اینکه داستانِ فتنه ایران وصل شد به بیداری اسلامی و سپس در تاریخ ۱۸ اسفند دستگاه های جاسوسی آمریکا و غرب دست پرورده های وحشیِ خود را مامور کردند تا موج بیداری اسلامی را به محور مقاومت اسلامی منتقل کنند تا بتوانند بشار اسد را ساقط کنند و سپس به سراغ حزب الله برود؛ در این شرایط بود که رئیس دولت نهم و دهم معتقد بود سقوطِ در تونس توطئه آمریکایی است و باید مقابله کنیم و سقوط طاغوتِ سوریه را باید حمایت کنیم و بعد در اظهارنظرهایی خنده دارتر بیداری اسلامی را بیداری انسانی هم می نامیدند.

هنوز امتحان ما و خواص تمام نشده که سخت تر هم شده است فتنه ی به مراتب پیچیده تر در راه است که تک جریانی هم نخواهد بود جریانات مختلف که بلندگو و تریبون دارند به میدان خواهند آمد.
بخشی از این جریانات هم همین انحرافیون هستند با تابلوی “عدالتخواهی”  اینان معتقدند امروز بهترین زمانی است که می توانیم روی موج مردمی سوار شویم و به همین دلیل بر روی قوه قضاییه متمرکز شده اند که ذکر دو نکته کوتاه در این باب قابل تامل است:

ابتدا اینکه مسئله قوه قضاییه و نقاط ضعف آن گرچه مسئله است و نیاز به پیگیری دارد اما باید پرسید این مسئله اکنون مسئله اولویت دار نظام است یا انحرافیون؟
مشخص است که مسئله اولویت دار نظام الان اقتصاد است و معیشت مردم که انحرافیون در این مورد هم مرتکب ظلم به مردم شده اند که هزینه ساز شدند و اجازه نمی دهند تمرکز بر روی مطالبه گری از مسولین برای رفع آلام مردم صورت بگیرد.
و مسئله دوم نیز که رهبری عزیز به شایستگی در بیانات خود فرمودند این است که  آقایانِ انقلابی نما  مگر خودشان نزدیک به یک دهه مسئولیت اجرایی را بر عهده نداشتند چرا پاسخگو نیستند که چه کردند؟
امروز فقط هنگامه مطالبه گری از مسولین اجرایی برای رفع مشکلات معیشتی و رونق تولید و کسب و کار جوانان است.