خدا بهتر می داند (2)
کانون سبحان کوهدشت/ انسانها از بدو خلقت برای در امان ماندن از سرما و گرما و نیز برای آسایش خود و خانواده به دنبال ساختن خانه و سرپناه بوده اند . البته چگونگی نوع بنا و سازه های آن و کیفیت نقشه و طرح و خلاصه مصالح ساختمانی ، در و پنجره و […]
خدا بهتر می داند (2)
کانون سبحان کوهدشت/انسانها از بدو خلقت برای در امان ماندن از سرما و گرما و نیز برای آسایش خود و خانواده به دنبال ساختن خانه و سرپناه بوده اند . البته چگونگی نوع بنا و سازه های آن و کیفیت نقشه و طرح و خلاصه مصالح ساختمانی ، در و پنجره و … در هر عصر و زمانی فرق می کند و لکن وجه مشترک در همه دوران ها ساخت سرپناه و منزل و ماوی مدنظر بوده است . اتفاقا نه تنها انسانها بلکه حیوانات ، پرندگان و هر جانداری با شیوه و کیفیت های مختلف در پی ساخت منزلگاهی برای خود و اطرافیانش بوده و هست حالا یکی اسم آن را خانه و دیگری لانه می نامد .
و اما در این میان پرندگان از جمله جاندارانی هستند که برای ساختن لانه بارها و بارها پرواز کرده و با منقار کوچک خود ذره ذره کاه و چوب و … را جمع کرده و برای خود سرپناهی می سازند . رنج و سختی را با جان و دل می خرند و زمانی که لانه را ساختند با آرامش و خیالی راحت طعم شیرین خانه داری یا همان لانه داری را می چشند و خستگی شان در می رود . القصه پرنده ای که با هزار زحمت و مشقت لانه ای را بنا کرده بود به امید شکار به پرواز در آمد تا دانه ای و یا غذایی را برای خود پیدا کند و به لانه برگردد . وقتی برگشت دید که بر اثر وزش تند بادی لانه اش ویران شده ُ روی به آسمان کرد و گفت خدایا: در این سرزمین پهن میلیونها و بلکه بیشتر ساختمان و کاخ و باغ و آپارتمان و آسمان خراش با سنگهای قیمتی و مرمر بنا شده است ُو کسی به آنها کار ندارد ، صاحبان این همه ویلا و ساختمان با ناز و نعمت روزگار را به خوبی و خوشی می گذرانند و از کسی هم باک ندارند ! حالا من چه گناهی کرده ام که این لانه کوچک و محقر که با خار ،خاشک و کاه درست شده را بر من روا نداشتی و آن را خراب کردی ؟ جای چه کسی را من تنگ کرده بودم که اینگونه خانه خراب شدم !
ندا آمد که ای پرنده ناسپاسی نکن و به قضا و قدر الهی گردن بنه و به رضای حق راضی باش ، چرا که آن هنگام که تو برای کسب روزی به پرواز درآمدی و لانه را ترک کردی ، ماری بزرگ از درخت بالا کشید و در لانه تو جای گرفت تا تو برگردی و تو را شکار کند ، به همین منظور خدا باد را فرمان داد تا لانه را خراب کند و مار هم با خرابی لانه بر زمین افتاد و تو از گزند مار و مرگ حتمی نجات پیدا کردی ، پس استغفار کن و خدا را بر این نعمت سپاسگزاری کن و بدان که خدا بهتر می داند .
غرض از بیان مطلب فوق این است که بعضی اوقات برای ما اتفاقاتی می افتد خوب و یا بد که ما از خوب آن خوشحال و خرسند و از بد آن ناراحت و محزون غافل از اینکه پایان و عاقبت آن بگونه دیگری رقم خواهد خورد و بخاط همین است که خداوند بزرگ در قرآن انسانها را مورد خطاب قرار داده و می فرماید که :
«وَ عَسی أَن تَکرَ‌هوا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أَن تُحِبُّوا شَیئاً وَ هُوَ شَرُّ لَکُم وَ‌اللَّهُ یَعلَمُ وَ أَنتُم لا تَعلَمُون».
یعنی: چه بسا ناخوش دارید چیزی را در حالیکه خیر شما در آن باشد، و چه بسا از چیزی خوشتان آید در حالیکه بدیِ شما در آن باشد، خدا می‌داند در حالیکه شما نمی‌دانید.
پس آدمی باید در هر حال تسلیم حضرت حق . راضی به رضای او و تسلیم اوامر الهی باشد و بس.
نوشته شده توسط : اسماعیل جمیاری
