سرویس یادداشت و مقاله کانون سبحان/ محمد پناهی:
روانشناسان میگویند شخصیت هرکسی با سه چیز شکل میگیرد: محیط، وراثت، تربیت. این مثلث ۳ضلعی شخصیت یک انسان را میسازد.
اول وراثت؛ یعنی، پدر و مادر و تأثیراتی که در دوران شکلگیری اولاد وجود دارد.
دوم تربیت: مربی، معلم و استاد.
سوم محیط: جایی که در آن زندگی میکند. خانه، مسجد و محله.
این سه عامل، شخصیت انسان را شکل میدهد. البته گاهی یک عامل برعامل دیگر غلبه میکند. گاهی وراثت منفی است، ولی محیط و تربیت آن را جبران میکند. مثلا:عبدالله بن عامر خودش منافق است ولی پدرش متدین است. حنظلهی غسیل الملائکه، پدرش آدم خوبی نیست اما خودش از ارادتمندان به پیامبر(ص) است. هاشم مرقال پدرش آدم خوبی نیست با پیامبر(ص) مبارزه کردهاست، اما هاشم فدایی امیرالمؤمنین(ع) بودهاست. گاهی قضیه عکس است و کسانی که پدر و مادر خوب داشتهاند؛ اما محیط و تربیت بد بر آنها تأثیر منفی گذاشته است. یک انسان مطلوب کسی است که این سه جهت در زندگی او کامل باشد(محیط و تربیت و وراثت) طبیعتاً در این صورت زمینهی کمالش فراهم میشود.
این مثلث سه ضلعی را در زندگی زینب کبری(س) بررسی میکنیم. وراثت: پدری چون امیرالمومنین(ع) و مادری چون زهرای مرضیه(س)، افتخار عالم بشریت.
تربیت یافتهی چه کسی؟ ایشان مدتی زیر نظر پیامبر(ص) بود، مدتی هم امیرالمؤمنین(ع) و برادرانش. زینب در چنین خانوادهای و با چنین مربیانی رشد کرد. مادری که دختر خود را از کودکی برای صحنههای مختلف آماده کردهاست. وسوم، محیط: محیط وحی، محیطی که به روایتهای مختلف از۴۰ روز تا ۹ماه، پیامبر(ص) به در این خانه میآمد و میگفت: السلام علیک یا اهل البیت. محیطی که ۱۸ آیهی سورهی هل اتی در آن نازل شده است. محیطی که جریان کساء در آن اتفاق افتاده و جبرئیل بارها درآن حضور یافته است؛ به عبارت دیگر این مثلث وراثت محیط و تربیت در زندگی حضرت زینب، به نوعی اتصال به وحی و عالم ملکوت دارد. وقتی مادر محدثه باشد و پدر امیرالمؤمنین(ع)، چرا زینب از آن بیرون نیاید؟! چرا«دکتر عایشه [بنتالشاطی]». نویسندهی اهل سنت معاصر با آن آثار فراوان که در تفسیر حدیث دارد یک کتاب مستقل با عنوان”زینب قهرمان کربلا” بنویسد و بگوید، کسی جز مادرش فاطمه زهرا(س) در صفات به پای او نمیرسد. او در صفات و کمالات بعد از مادرش بینظیر است. چرا یکی از نویسندگان بزرگ کتاب رجال،در کتاب رجالش وقتی به احوال نساء اشاره میکند و میرسد به نام زینب کبری میگوید:”زینب و ماالزینب و ما ادراک ماالزینب” تو چه میدانی زینب کیست کسی که امام حسین شب عاشورا میگوید خواهرم مرا در نماز شبت فراموش نکن. کسی که سیدالساجدین او را عالمهی غیر معلمه میخواند، کسی که با این همه کمالات و ارزشها و صفات پا به عرصهی وجود گذاشت. در میان انبوه صفات حضرت زینب که البته مع الوصف تاریخ هم از معرفی این شخصیت ناتوان است، چرا ما نباید در تاریخ راجع به زندگی پنجاه و چند سالهی حضرت زینب قبل از کربلا اطلاعاتی داشته باشیم؟! در مورد این دوران اطلاعات بسیار ناقص است.ایشان یک دهه با امام حسن بوده است و یک دهه هم بعد از امام حسن با امام حسین(ع)، یعنی، ۲۰ سال در محضر حسنین بودهاند. در دوران حکومت بنی امیه، اهلبیت و از جمله ایشان مورد توجه مردم بودند، حتی یهودیان مدینه هم به آنها احترام میگذاشتند، مسلماً در این ۲۰ سال اهلبیت کلاس درس و حدیث داشتهاند. و پاسخ احکام و سؤالات فقهی مردم را میدادهاند، اما ثمرهی این بیست سال کجاست؟
همان طور که بنی امیه خودِ امام را به شهادت رساندند اجازهی نشر کلماتشان را هم ندادهاند نگذاشتهاند مکتوب شود و به دست کسی برسد. ایشان به نکته ظریفی اشاره داشته و فرمودهاند: اینکه گاهی کسی در حضور مقدس امام سجاد(ع) روایتی میخواند میفرمود: قال ابی؛ پدرم فرمود و یا دعایی میخواند و میفرمود این دعای پدرم بوده است میخواست آن فرهنگ ۲۰ سالهای که به فراموشی سپرده شده است، احیا بشود. لذا امام سجاد به شکلی حلقهی وصل میان ائمه قبل و بعد از او، یعنی امام باقر و امام صادق(ع) است که زمینه را برای تأسیس دانشگاه امام صادق فراهم میکند تا آن شاگردان تربیت شوند؛ به عبارت دیگر به تعبیر ایشان سیدالساجدین کادرسازی کرد تا امام صادق توانست انبوه سازی کند. اگر سیدالساجدین ابوحمزه ثمالی، ابو خالد کابلی، یحیی بن ام طویل و امثال اینها را تربیت نکرده بود، در زمان امام صادق زمینهی انبوه سازی و شاگردان متفاوت ساخته نمیشد. آن زمان که ابوحمزه مینشیند و تفسیر میگوید، آبشخور مطالبش از مکتب امام سجاد گرفته شده است. متأسفانه تاریخ ما ناقص است،ویا اینکه کم کاری از خود ماست که زندگی حدود شصدو چند سال حضرت زینب اطلاعی نداریم زندگی عقیلهی بنیهاشم و حادثه کربلا باعث شدهاست ما مطالبی را بدانیم اگر این حادثه هم نبود شاید به همین اندازه هم اطلاعات نداشتیم
سلام جناب پناهی درود خدا برشما خیلی زیبا نوشتی ،اشکمان جاری شد ،جزاک الله
احسنت برادر محمد