• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : Saturday - 27 April - 2024

شعر «روایت عشق» به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

  • کد خبر : 27635
  • ۲۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۳
شعر «روایت عشق» به مناسبت سالروز شهادت سید مرتضی آوینی

بسم رب الشهدا و الصدیقین «روایت عشق» تقدیم به راوی روایت فتح سیدالشهدای اهل‌قلم مرتضی آوینی شورِ ولا کرده دل‌آشفته دَشت –  بارِ دگر فصل گل لاله گشت دشتِ در آن خوانده شقایق نماز –  قتلِگهِ فکه به خون غرقه باز کوه سراپا به ادب در سکوت – لاله اذان خوانَد و مریم قنوت ماه […]

شهید آوینی
بسم رب الشهدا و الصدیقین
«روایت عشق» تقدیم به راوی روایت فتح سیدالشهدای اهل‌قلم مرتضی آوینی
شورِ ولا کرده دل‌آشفته دَشت –  بارِ دگر فصل گل لاله گشت
دشتِ در آن خوانده شقایق نماز –  قتلِگهِ فکه به خون غرقه باز
کوه سراپا به ادب در سکوت – لاله اذان خوانَد و مریم قنوت
ماه غزلوارۀِ شب کرده گوش  – خرقۀِ خون راویِ حق را به دوش
جلوه‌گر غرقه‌به‌خون نقشِ یار – لاله ز خون سرزده در نوبهار
دشت شقایق شده میدانِ مین  –  بوی بلا می‌رسد از فَروَدین
غم شده تا سلسله‌جنبانِ عشق  – دل ز قلم گشته پریشانِ عشق
دستِ پدیدارِ ازل کرده هَست – سُرمه به چشمان غزل کرده مست
خونِ‌ِدل از دیده قلم را روان  – دفترِ دل باغِ گُلِ ارغوان
غافلۀِ قومِ پریشانِ عشق  –  در سفر کرب و بلایِ دمشق
صورت آیینه رخان، خون خراش – سِرِّ ولا بر سر نِی گشته فاش
نیلیِ سیلی رُخِ گل‌های ناز –  یاس، کمرخم شده مست نماز
خفته به نِی شمس و قمر سرفراز – حادثه در آینه گل کرده باز
شورِ بلا کرده به پا محشری  – بر سرِ نِی، قاریِ قرآن سَری
آینه‌ای روی خدا را جلی  – بر سر نِی غرقه‌به‌خون منجلی
آتش و پروانه و عشق و ولا  –  غرقِ تجلیِّ خدا، کربلا
آینه‌ها بر سر نِی هو نشان – دشتِ بلا یکسره آتش‌فشان
وسمه به خون کشته رخ آفتاب – بسته به خون زلف قمر را خضاب
غرقه‌به‌خون ساغر و ساقی و دست – مستِ از آن باده تمامیِ هست
حادثه در حادثه طوفانِ رنج  –  تیغ و سرِ یوسف زهرا، ترنج
او که خدا لعلِ لبش آرزو – عرش، هوس ناکِ شراری از او
چاک بر او سینه ز غم کرده نیل – شوقِ لبش کرده عطش را قَتیل
آینه بر نیزه غزل‌خوان و مست –  ناب‌ترین جلوۀِ زیبای هست
تا به ابد غرقه‌به‌خون رهسپار –  غافلۀِ کُشتۀِ از عشق یار
شاعر شعر و غزلِ نابِ نور  – تشنه‌لب کرب و بلا را حضور
راویِ افسانۀِ مردان مرد –  آینۀِ جبهه و جنگ و نبرد
بار سفر بست و غریبانه رفت – بال و پرش سوخته، پروانه رفت
ای نفست کرده معطر فضا  – ای شرفِ اهل‌قلم، مرتضی
اهل‌قلم را به شهادت نخست – دل همه عُشاق علی، تنگِ توست
کاش که می‌آمدی ای مرد عشق – خاطره سازی تو ز جنگ دمشق
باز بگیری تو قلم تا به دست  – فاطمیون را کنی از باده مست
خون تو روایت ز شقایق کنی – شور به پا در دل عاشق کنی
سید آوینیِ زهرا پرست – دشتِ حلب دیده به راه تو است
راویِ فتح و ظفرِ سَرمَدی  – کاش دگرباره تو می‌آمدی
ای قلم از خونِ دلت گشته مست – کرب و بلا با تو روایت خوش است
شاهد عُشاق شهادت‌طلب –  با تو خوشا فتحِ دمشق و حلب
غرقه‌به‌خون خفته به میدان مین-  با تو روایت ز بلا دل‌نشین
یاد تو در خاطره‌ها ثبت عشق – جای تو خالی به سپاه دمشق
ای قلمت فاطمیون را مدد – زنده و پاینده تویی تا ابد
به امید ظهور حضرت یار…
بیستم فروردین 1395 سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی- منصور نظری
لینک کوتاه : https://www.kanoonsobhan.ir/?p=27635

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.